درآمد ‌افسانه‌ای‌ نفت چگونه‌ هزینه شد؟

   

 آذر منصوری عضو شورای مشاوران خاتمی و فعالان سیاسی اصلاح‌طلب به شمار می‌رود. وی در گفت‌وگو با «آرمان» با انتقاد از رفتار برخی نمایندگان در جریان نطق علی مطهری عنوان می‌کند: « هیچ گونه برچسب و مارکی به آقای مطهری نمی‌خورد. رفتار برخی از نمایندگان مجلس در رابطه با نطق آقای مطهری سبب پایین آمدن شأن مجلس می‌شود. مجلس طبق فرمایش حضرت امام(ره) «باید در رأس امور باشد» و لازمه این کار هم رعایت حریم و حرمت مجلس و دفاع از حقوق مردم است. نمایندگان به‌عنوان وکلای مردم بر صندلی‌های مجلس تکیه زده و سوگند یادکرده‌اند که از حقوق مردم دفاع کنند. مردم پیام و مطالبات اصلی خود را در انتخابات ریاست‌جمهوری عنوان کرده‌اند. در نتیجه نمایندگان نباید برخلاف مطالبات مردم رفتار کنند».

همایش اصلاح‌طلبان پس از شش سال سکوت تشکیلاتی و بدون حضور آقای خاتمی برگزار شد. ارزیابی شما از برگزاری این همایش به عنوان یکی از حاضران چیست؟

من با تعبیر شش سال سکوت موافق نیستم. اصلاح‌طلبان در طول این شش سال ساکت نبوده‌اند و تنها به دلیل شرایط خاص غالب بر فضای سیاسی کشور که عمدتا ناشی از رفتارهای دولت گذشته بود موفق به برگزاری همایش‌هایی در چنین سطح و گستره‌ای نمی‌شدند. اصلاح‌طلبان در شش سال گذشته به شکل‌های مختلف و از طریق برگزاری جلسات هم اندیشی و کنگره‌های مختلف فعالیت‌های خود را دنبال می‌کردند. در فضای رسانه‌ای هم با وجود محدودیت‌هایی که اصلاح‌طلبان و رسانه‌های حامی جریان اصلاح‌طلبی با آن مواجه بودند، شخصیت‌های مختلف اصلاح‌طلب حضور فعالی داشتند و به اظهارنظر و موضع‌گیری درباره اتفاقات مهم سیاسی می‌پرداختند. حتی می‌توان مدعی شد که اصلاح‌طلبان در فضای رسانه‌ای نسبت به جریان‌های رقیب به صورت قوی‌تری حاضر می‌شدند و مواضع قابل تامل‌تری اتخاذ می‌کردند. در سال‌های گذشته هیچ‌گاه ارتباط اصلاح‌طلبان با بدنه اجتماعی خود قطع نشده و همواره این رابطه دو طرفه برقرار بوده است. اتفاقا حفظ همین حضور و عدم سکوت، در انتخابات ریاست‌جمهوری به نتیجه رسید و باعث شد که این جریان با درایت و زمان‌شناسی پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری شود. با این وجود در سال‌های اخیر به دلیل غالب بودن فضای خاص اصلاح‌طلبان موفق نشدند همایش سراسری و گسترده‌ای مانند همایش اخیر برگزار کنند. این همایش نقطه عطفی در فعالیت تشکیلاتی اصلاح‌طلبان در سال‌های اخیر بود. این نقطه عطف می‌تواند نقطه عزیمت علنی و جدی اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس آینده باشد. تاکتیک و استراتژی اصلاح‌طلبان حضور جدی و با تمام قوا در انتخابات مجلس دهم است. از این نکته نیز نباید غافل شویم که این همایش با حمایت و همکاری دولت آقای روحانی برگزار شد. اگر آقای روحانی زمینه لازم برای برگزاری این همایش را فراهم نمی‌کرد مطمئنا این همایش مانند سال‌های گذشته برگزار نمی‌شد. رویکرد دولت آقای روحانی نسبت به جریان اصلاح‌طلبی رویکردی کاملا متفاوت نسبت به دولت گذشته است. بنابراین برگزاری این همایش نشانه‌ای از تغییر و گشایش نسبی فضای سیاسی کشور است. با این وجود ما همچنان با گشایش و تغییر مورد انتظار فاصله داریم، چراکه آقای خاتمی به عنوان رهبر و لیدر جریان اصلاح‌طلبی نتوانستند در این همایش شرکت کنند. نفس برگزاری این همایش و مباحثی که در این همایش مطرح شد نشانه عزم قاطع اصلاح‌طلبان برای حضور جدی و موثر در فضای سیاسی کشور و بویژه انتخابات مجلس آینده است

 با وجود گمانه‌زنی‌های مختلفی که قبل از برگزاری این همایش صورت گرفته بود قرار بر این بود که آقای خاتمی در این همایش حضور داشته باشند. چه اتفاقی رخ داد که ایشان در این همایش حضور نیافتند؟عدم حضور آقای خاتمی چه تاثیری در روند برگزاری همایش داشت؟

آقای خاتمی به عنوان یک نیروی موثر همواره در فضای سیاسی کشور حضور داشته‌اند. آقای خاتمی عامل اصلی وحدت و انسجام اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری بودند که منجر به پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات شد. ایشان همچنان نقش محوری در بین اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس دارند. قبل از برگزاری این همایش شایعه حضور آقای خاتمی مطرح شده و حتی رسانه‌ای شد. با این وجود آقای خاتمی هیچگاه نظر قطعی خود را برای حضور یا عدم حضور در این همایش اعلام نکردند. اولویت آقای خاتمی این بود که حتما همایش اصلاح‌طلبان برگزار شود. من معتقدم حضور آقای خاتمی در این همایش می‌توانست روند برگزاری این همایش را تغییر و شکل جدیدی به آن بدهد. به نظر می‌رسد آقای خاتمی با توجه به حساسیت‌هایی که ممکن بود از حضور ایشان در این همایش در فضای سیاسی کشور به وجود بیاید مصلحت دیدند که به صورت حضوری در این مراسم شرکت نکنند و به ارسال پیام بسنده کردند. امیدواریم با گشایشی که در آینده در فضای سیاسی کشور ایجاد می‌شود زمینه حضور رسمی‌تر آقای خاتمی در همایش‌ها و جلسات هم اندیشی به وجود بیاید

 یکی از نکات بارز برگزاری همایش اصلاح‌طلبان، ارسال پیام آیت‌ا... هاشمی به این همایش بود. ارزیابی شما از پیام ایشان چیست؟

 پیام آقای هاشمی نشان‌دهنده اوج همگرایی بین شخصیت‌های موثر در فضای سیاسی کشور با جریان اصلاح‌طلبی است. امروز اصلاح‌طلبان بیش از هر زمانی ضرورت اجماع و وحدت را در بین خود احساس می‌کنند تا بتوانند در انتخابات آینده مجلس پیروز شوند. پیام آقای هاشمی و نکاتی که در این پیام به آن اشاره شده بود نشانه همراهی ایشان با جریان اصلاح‌طلبی و مطالبات و خواست مردم است. این پیام حاوی رویکرد همگرایی و مشارکتی در رأس جریان اعتدالی کشور برای بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان تلقی می‌شود. این پیام هم نشان‌دهنده وحدت استراتژیک بین رهبران جریان اصلاحات و هم به نوعی سبب روشن‌تر شدن مرزبندی‌های جریان‌های سیاسی کشور است

 آیا برگزاری این همایش را می‌توان نقطه آغاز خیز اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس تلقی کرد؟

بله، به گمان من این همایش می‌تواند نقطه عطفی برای حضور جدی و قوی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس باشد

 اتفاقات پیش آمده در جریان نطق دکتر مطهری در مجلس و نیمه‌تمام ماندن این سخنرانی با واکنش‌های مختلفی از سوی شخصیت‌های مختلف سیاسی روبه‌رو شد. علاوه بر این برخی اقدامات خارج از عرف در مقابل تریبون مجلس جای تامل و سوال‌های بسیاری داشت. ارزیابی شما از این اتفاق چیست؟

 به اعتقاد من دکتر مطهری یک اصولگرای اصلاح‌طلب است. اگر رفتار ایشان در طول مدتی را که به عنوان نماینده در مجلس حضور داشته است، بررسی کنیم متوجه می‌شویم که رفتار و اقدامات ایشان همراه با سیاست‌زدگی و شعارزدگی نبوده است. آقای مطهری با تکیه بر اصولی که به آن پایبند بوده همواره تلاش کرده از حقوق مردم دفاع کند تا منافع ملی و مصالح عمومی آسیب نبیند. آقای مطهری همواره دیدگاه‌های خود را بدون سانسور بیان می‌کند. از نظر من رفتار و اقدامات آقای مطهری در مجلس شورای اسلامی بی‌بدیل است. اگر در نطق اخیر ایشان هم دقت کنیم متوجه می‌شویم که ایشان علاوه براینکه به دولت در برخی زمینه‌ها مانند برداشت از صندوق توسعه ملی انتقاد داشتند، نسبت به مساله حجاب نیز حساسیت داشتند و در این زمینه نکات مهمی را به مسئولان گوشزد کردند. آقای مطهری هیچ‌گاه حقیقت را فدای مصلحت نکرده است. سخنرانی‌ها و اقدامات ایشان در زمان احمدی‌نژاد بسیاری از پشت پرده‌های دولت را برای افکار عمومی روشن کرد. اگر آقای مطهری این افشاگری‌ها را انجام نمی‌داد این احتمال وجود داشت که افکار عمومی از بسیاری از اقدامات ناصواب دولت احمدی‌نژاد آگاهی پیدا نمی‌کرد. به نظر من هیچ گونه برچسب و مارکی به آقای مطهری نمی‌خورد. رفتار برخی از نمایندگان مجلس نبایدسبب پایین آمدن شأن مجلس ‌شود. مجلس طبق فرمایش حضرت امام (ره) «باید در رأس امور باشد» و لازمه این کار هم رعایت حریم و حرمت مجلس و دفاع از حقوق مردم است. نمایندگان به عنوان وکلای مردم بر صندلی‌های مجلس تکیه زده و سوگند یاد کرده‌اند که از حقوق مردم دفاع کنند. مردم پیام و مطالبات اصلی خود را در انتخابات ریاست‌جمهوری عنوان کرده‌اند. در نتیجه نمایندگان نباید برخلاف مطالبات مردم رفتار کنند. اقدام و رفتاربرخی نمایندگان شبیه به این سبب پایین آمدن شأن مجلس نهم نسبت به مجالس گذشته خواهد شد. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که هنگامی که در یک انتخابات، یکی از جریان‌های سیاسی غایب باشد و مجلس با هدف «تک صدایی» شکل بگیرد فضای رقابتی در درون مجلس از بین می‌رود و مجلس به جای رسیدگی به مشکلات مردم به محلی برای جولان و قدرت نمایی یک جریان و جناح تبدیل می‌شود.  

 چه اتفاقی در فضای سیاسی کشور رخ داده که برخی از اصولگریان مانند علی مطهری مواضعی شبیه به اصلاح‌طلبان درباره مسائل مختلف اتخاذ می‌کنند و رفتارشان بسیار به اصلاح‌طلبان شبیه شده است؟

ما نباید مفهوم اصلاح‌طلبی را به یک جریان سیاسی محدود کنیم. اصلاح‌طلبی یک اندیشه و یک رویکرد است. خداوند در قرآن کریم و در سوره «هود» آیه19 می‌فرماید«تا زمانی که صلح طلبان و اصلاح گران در جامعه‌ای حضور دارند، آن جامعه رو به نابودی و سقوط نخواهد رفت». غالب شدن تفکر اصلاح‌طلبی در جریان‌های دیگر اتفاق خوبی است که در حال رخ دادن است. هنگامی که یک طیف تندروها با اقدامات خود در مجلس تا به این اندازه بر منافع ملی تاثیر می‌گذارد هیچ وجدان آگاه و بیداری نمی‌تواند در مقابل اینگونه رفتارها سکوت کند. درباره برخی فسادهای مالی که در دولت احمدی‌نژاد صورت گرفت بسیاری از معتدلین اصولگرا انتقاد‌های جدی نسبت به این مساله مطرح کردند. دلیل این مساله هم حفظ و اهمیت منافع ملی برای این عده بود. چرا که دولتی که بیشترین درآمد ملی را داشت در پایان با بیشترین بدهی دولت را تحویل آقای روحانی داد. نکته دیگر اینکه ظرفیت انقلاب اسلامی و قانون اساسی فرصت مغتنمی را برای نهادینه کردن اصلاح‌گری و اصلاح‌طلبی در ساختارهای حقیقی و حقوقی کشور فراهم کرده است. به همین دلیل هم مواضع برخی از اصولگرایان معتدل به اصلاح‌طلبان نزدیک شده است.  

 اگر بخواهید جریان اصولگرایی و چالش‌های پیش روی این جریان را آسیب‌شناسی کنید به چه نکاتی اشاره می‌کنید؟ اصولگرایان برای خود چه آینده‌ای ترسیم کرده‌اند؟

هر کدام ازجریان‌های سیاسی برای خود استراتژی‌هایی را تعیین و براساس آن رفتار می‌کنند. این یک حق طبیعی و غیرقابل خدشه برای تمامی جریان‌های سیاسی است. به هر میزان که جریان‌های سیاسی با اقتدار و امکانات بیشتری به فعالیت سیاسی بپردازند به همان میزان جامعه دچار بلوغ و بالندگی سیاسی خواهد شد. با این وجود قبل از هر انتخاباتی جریان‌های سیاسی به صورت جدی‌تر و با تمرکز بالاتری وارد عرصه سیاسی می‌شوند که اصولگرایان نیز هم‌اکنون در چنین وضعیتی هستند. مساله‌ای که در تحلیل وضعیت امروز اصولگرایان می‌تواند به کمک ما بیاید این است که اصولگرایان چه قبول داشته باشند و چه نداشته باشند دولت احمدی‌نژاد که هشت سال سکان مدیریت اجرایی کشور را برعهده داشت مورد حمایت همه‌جانبه جریان اصولگرایی قرار داشته است و اصولگرایان باید به این نکته اذعان کنند. حاصل این حمایت یک کارنامه غیرقابل قبول و نامطلوب برای اصولگرایان بوده است. در قدم اول اصولگرایان باید تکلیف خود را با اتفاقاتی که در هشت سال گذشته رخ‌داده و با نوع عملکرد دولت گذشته در سیاست داخلی و خارجی مشخص کنند. اصولگرایان همچنین باید وضعیت خود را با اختلاس‌هایی که در زمان دولت گذشته رخ‌داده است مشخص کنند. تا سرنوشت این مسائل و دیگر مشکلاتی که دولت گذشته به وجود آورده است مشخص نشود اصولگرایان نمی‌توانند به وحدت بیندیشند. چالش مهم دیگری که جریان اصولگرایی هم‌اکنون با آن دست به گریبان است تندروهاهستند. تندروهای اصولگرا با موضع‌گیری‌های خود در مجلس و فضای سیاسی کشور همچنان بر تنور تندروی می‌دمند. اصولگرایان معتدل و میانه رو در مرحله دوم باید تکلیف خود را با افراط و افراط گرایی مشخص کنند و با صراحت عنوان کنند که آیا تندروها را یکی از گروه‌های اصولگرایی به‌شمار می‌آورند یا خیر. اصولگرایان به جای اینکه تکلیف خود را با تندروها مشخص کنند، اصلاح‌طلبان را در مظان اتهام تندروی قرار می‌دهند، که این به نوعی تاکتیک «فرار به جلو» است. در هشت سال گذشته و همچنین در دوران آقای روحانی بیشترین تندروی از جانب طیفی از اصولگرایان صورت گرفت که باتوجه به اینکه در اقلیت قرار دارند اما به هیچ‌وجه نمی‌خواهند با واقعیت‌های جامعه روبه‌رو شوند. بنابراین به نظر می‌رسد که اصولگرایان در شکل‌گیری وحدت هم از نظر گفتمانی و هم از نظر رویکردی با چالش‌های بسیار جدی مواجه هستند. ضمن اینکه یکی از ارکان اصلی ایجاد وحدت و اجماع در بین اصولگرایان پذیرفتن یک شخصیت محوری برای اجماع تمام طیف‌های اصولگرا است که در شرایط فعلی اصولگرایان به دلیل درگذشت آیت‌ا... مهدوی‌کنی فاقد این پتانسیل هستند. با توجه به این شرایط باید عنوان کنم که امکان وحدت برای اصولگرایان به راحتی فراهم نیست و به نظر هم نمی‌رسد که این وحدت حداقل در کوتاه‌مدت شکل بگیرد. این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که پیام انتخابات سال92پیامی روشن و صریح برای اصولگرایان تلقی می‌شود. شاید اصولگرایان دلیل اصلی شکست خود در انتخابات ریاست‌جمهوری را عدم اجماع و تفرقه درون گروهی به شمار بیاورند اما مجموع آرای تمامی کاندیداهای اصولگرایی از کاندیدای مورد حمایت اصلاح‌طلبان کمتر بود که نشان‌دهنده از دست دادن پایگاه اجتماعی جریان اصولگرایی به دلیل اقدامات احمدی‌نژاد بوده است. اصولگرایان تا زمانی که رویکرد و گفتمانی جدید و پیامی روشن و مشخص برای جامعه نداشته باشند قادر نخواهند بود نگاه و اقبال بدنه اجتماعی مردمی را به سمت خود جلب کنند. بخشی از اصولگرایان همچنان صورت مساله صحیحی از پیام انتخابات ریاست‌جمهوری برای خود ترسیم نکرده‌اند و ارزیابی مناسبی از واقعیت‌های اجتماعی و سیاسی کشور ندارند. این گروه تا زمانی که نتوانند خود را با واقعیت‌های اجتماعی منطبق کنند وتنها تاکیدشان بر حذف جریان اصلاح‌طلبی باشد قادر نخواهند بود در بین افکار عمومی جایگاه مناسبی پیدا کنند

 یکی از سخنان قابل تامل در روزهای اخیر صحبت‌های آیت‌ا... علم‌الهدی امام جمعه مشهد بود که عنوان کردند«احمدی‌نژاد تمام شد». چرا حامیان جدی احمدی‌نژاد در دولت نهم دچار این دگردیسی سیاسی شده‌اند؟ 

این اظهارنظر به دو دلیل مطرح شده است؛ اول اینکه حاصل هشت سال مدیریت دولت احمدی‌نژاد که مورد حمایت قاطبه اصلی اصولگرایان بوده است جای هیچ‌گونه دفاعی از خود باقی نگذاشته است. در نتیجه بخشی از این اظهارنظرها ناشی از واقع بینی شخصیت‌های مختلف کشور نسبت به وضعیت جامعه و مشکلاتی است که از دولت احمدی‌نژاد به دولت روحانی به ارث رسیده است. حتی با توجه به افشای فساد اقتصادی درزمان دولت احمدی‌نژاد که در ماه‌های اخیر صورت گرفته این واقع‌بینی افزایش هم پیدا کرده است. البته این نگاه توأم با خوش‌بینی است. در حالت دوم و در نگاه بدبینانه باید عنوان کرد بخشی از جریان اصولگرایی از احتمال حضور احمدی‌نژاد در انتخابات مجلس احساس خطر می‌کنند و به همین دلیل چنین سخنانی را به زبان می‌آورند. همین احساس خطر از بازگشت احمدی‌نژاد با رفتارهای پوپولیستی و منابعی که در اختیار دارد طیفی از اصولگرایان را نگران کرده که مبادا وی سبد آرای اصولگرایان را به هم بزند یا اینکه در سرنوشت انتخابات تاثیر منفی بگذارد. از سوی دیگر حضور احمدی‌نژاد در انتخابات مجلس امکان اجماع اصولگرایان را به امری غیرممکن تبدیل خواهد کرد و اصولگرایان از این مساله به‌شدت نگران هستند. ترس از عدم اجماع سبب می‌شود این مرزبندی‌ها و موضع‌گیری‌ها صریح‌تر و آشکارتر شود. در سال84 برخی آینده احمدی‌نژاد را پیش بینی می‌کردند اما در آن زمان این سخنان جدی گرفته نشدند. اما پس از مدتی که ماهیت اصلی وی برای همگان روشن شد حامیان دیروز وی به اشتباهات خود اعتراف کردند و دست از حمایت از احمدی‌نژاد برداشتند. این اعتراف اما دلیلی بر برائت حامیان احمدی‌نژاد از پاسخ گویی به افکار عمومی نخواهد بود. حامیان احمدی‌نژاد زمانی به اشتباهات خود پی بردند که خیلی دیر شده بود و کار از کار گذشته بود

 چه ضرورتی داشت که آقای روحانی بحث رفراندوم را در فضای سیاسی کشور مطرح کردند؟

اگر ما جایگاه رفراندوم را در قانون اساسی مورد بررسی قرار دهیم، متوجه می‌شویم که طرح مساله رفراندوم ناشی از این مساله است که در برخی از مواقع و در تصمیم‌گیری‌های کلان که نهادهای مختلف کشور نمی‌توانند به یک توافق نسبی برسند رفراندوم برگزار می‌شود تا مردم سرنوشت نهایی را تعیین کنند. بنابراین رفراندوم یک ظرفیت در قانون اساسی است. طرح این مساله از سوی رئیس‌جمهور نه‌تنها تهدیدی برای منافع ملی به شمار نمی‌رود و بلکه یک فرصت ملی تلقی می‌شود. این فرصت می‌تواند نشان‌دهنده رابطه عمیق توده‌های مردم با دستگاه حاکمیتی وتعامل مثبت بین مردم و مسئولان باشد. رفراندوم فرصتی است که توده‌های مردم بتوانند همراهی خود را با سیاست‌های کلان نظام اعلام کنند. بنابراین نباید از طرح مساله رفراندوم ترسید. رفراندوم یک ظرفیت بالقوه در قانون اساسی است که می‌تواند بسیاری از مشکلات بالفعل ما را از بین ببرد. رفراندوم یک راه برون رفت برای خروج از بن‌بست‌هاست. طرح این مساله هم جزئی از حقوق دولت به عنوان متولی اجرای قانون اساسی است

 افشای فسادهای اقتصادی در ماه‌های اخیر سبب تمرکز افکار عمومی به روی این مساله شده است. چرا دولت احمدی‌نژاد که خود را در خط مقدم مبارزه با فساد معرفی می‌کرد تا به این اندازه در زمان خودش زمینه فساد اقتصادی ایجاد شد؟

این مساله‌ای مهم است که رسانه‌های گروهی باید دقت نظر بیشتری نسبت به آن داشته باشند. این سوال به صورت جدی از آقای احمدی‌نژاد و نزدیکان ایشان مطرح است که درآمد نفت که در تاریخ ایران بی‌سابقه بوده چگونه هزینه شده است. در زمان آقای احمدی‌نژاد قیمت نفت به بالاترین نرخ خود یعنی بشکه ای140دلار رسید. در آن مقطع زمانی ما دچار تحریم هم نشده بودیم و از نظر فروش نفت هیچ‌گونه محدودیتی نداشتیم. احمدی‌نژاد باید بطور صریح عنوان کند که درآمد افسانه‌ای نفت چطور هزینه کرده است. رسانه‌های گروهی باید همچنان بر پاسخ‌گویی مسئولان دولت گذشته نسبت به این مساله پافشاری و اصرار کنند. همچنین دولت گذشته باید پاسخگوی این مساله باشد که با توجه به این همه درآمد نفتی چرا دولتی به‌شدت بدهکار را به آقای روحانی تحویل داده است. نباید گذاشت این سوالات به حاشیه برود و باید در متن اصلی فضای رسانه‌ای کشور جریان داشته باشد. کسانی که امروز آقای روحانی را متهم می‌کنند که نتوانسته اوضاع اقتصادی را سامان بدهد باید در ابتدا بین درآمدهای دولت روحانی و دولت احمدی‌نژاد مقایسه انجام بدهند تا وضعیت آقای روحانی بهتر درک و فهم شود. نکته دیگر اینکه هنگامی که فضای غیرعادی غلبه پیدا کند و رسانه‌های گروهی نقش پرسشگری خود را به خوبی ایفا نکنند، رفتارهای مسئولان قابل نقد وبررسی نمی‌شود و همین عاملی برای به وجود آمدن فسادهای مخفیانه است. دولت گذشته بیشترین تعداد شکایت را از رسانه‌های گروهی در کارنامه خود ثبت کرده است. این در حالی است که دولت اصلاحات کمترین شکایت‌ها را از رسانه‌های گروهی انجام داده بود. هنگامی که درآمدی که متصل به بدنه اجتماعی نیست در دست یک دولت قرار می‌گیرد و در کنار آن فضا رانت تولید می‌شود و فساد گسترده اقتصادی اتفاق می‌افتد. امنیتی شدن اقتصاد یکی از وحشتناک‌ترین حالت‌هایی است که ممکن است برای یک اقتصاد به وجود بیاید. هم‌اکنون هم که دولت آقای روحانی در حال افشاسازی فساد‌های گذشته است، عده‌ای کارشکنی می‌کنند و مانع از اقدامات دولت می‌شوند. این عده به جای اینکه پاسخ گوی فسادها باشند به نوعی طلبکار شده‌اند. این در حالی است که همه باید از آقای روحانی در افشای فسادهای اقتصادی که باعث آسیب‌های فراوانی به منافع ملی شده است حمایت کنند

منبع: روزنامه آرمان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.