آذر منصوری: اولویت مسائل زنان امروز رفع نابرابری هاست


   

زنان به عنوان نیمی ار پیکره جامعه در جایگاه حقیقی  خود محسوب می شوند.علی القاعده به موازات دیدن نقش موثر در توسعه و برنامه های دولت ها , جایگاه حقیقی از فاصله کمتری نسبت به جایگاه حقوقی برخوردار خواهد بود و بالعکس هرقدر دولت ها نسبت به تحقق این نقش بی تفاوت باشند و در برنامه های توسعه ای خود راهبردهای مناسب برای این جریان سازی را امر را لحاظ نکنند در فاصله گرفتن این حایگاه نقش تعیین کننده به جای خواهند گذاشت.
با این مقدمه در عالم واقع آنچه که به عنوان اولویت مسائل زنان ایران مد نظرقرار می گیرد ، رفع نابرابری های است که نه تنها از ایفای این نقش در توسعه متوازن و پایدار کاسته، بلکه سایه سنگین این نابرابری بر دوش آحاد جامعه نیزسنگینی می کند.علی القاعده دیدگاهی بر این باور است ، تا زمانی که ساختارحقوقی کشور تکلیف خود را با این نابرابری ها روشن نکند ، در ساختار حقیقی کشور به طریق اولی این نابرابری ها از یک سو تداوم خواهد یافت و از سوی دیگر این روند با توجه به نقصان فوق دامن زده خواهد شد.
اما براستی ایا ایراد اساسی را در تداوم این نابرابری ها، باید در ساختارحقوقی دانست ؟
اگر جواب این پرسش مثبت است ، چگونه است که علی رغم تلاش برخی دولت ها درایران بخصوص رویکرد ی که دولت اصلاحات داشت و پیشرفت هایی که در زمینه جریان سازی برابری فرصت ها در برنامه های توسعه ای خود داشت ، اما با عوض شدن دولت وروی کار آمدن دولتی با رویکرد متفاوت همه اقدامات و تلاش های دولت اصلاحات نادیده گرفته و از دستور کار خارج شد؟ به تعبیردیگر چگونه است که رویکرد دولت ها موجب فراز و فرود جایگاه زنان درایران می شود؟ و پرسش جدی تر اینکه به واقع آیا این مطالبه آنقدر در ساختارحقیقی کشور و بخصوص در بین زنان عینیت یافته که موجب تغییر رفتار دولت ها درراستای رفع نابرابری ها ی جامعه زنان ایران شود؟
با نگاهی با گزارش شکاف جنسیتی 2014که مجمع جهانی اقتصاد منتشر کرده است ، می توان به تحلیلی از وضعیت و جایگاه زنان ایران از حیث برابری فرصت ها دست یافت. در این گزارش رتبه ایران با رتبه آخرین کشور دنیا تنها پنج رقم فاصله دارد .با این توضیح که این رتبه نسبت به سال گذشته دو رقم تنزل داشته است.در این گزارش نگران کننده ترین شکاف، شکاف مشارکت سیاسی و اقتصادی زنان ایران است.شاخص های این بررسی نیز از حضور زنان در پارلمان تا مدیریت های کلان تا سهم زنان ازبازار کار و دسترسی و کنترل آنان بر منابع اقتصادی در نظر گرفته شده است.به بیان روشن تر زنان ایران از منابع ثروت و قدرت سهمی نزدیک به صفر دارند. اما آنجا که شاخصی مانند  آموزش مورد ارزیابی قرا ر گرفته است  جایگاه به مراتب بهتری از آن زنان ایران است.این در حالی است که در دولت گذشته طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاهها اعمال شد و با این اقدام زنان و دختران ایران از ادامه تحصیل از در بسباری از رشته ها باز ماندند ، اما با این حال از میزان راه یافتگان  دختر به دانشگاهها علی رغم این محدودیت ها  کاسته نشد.واقعیتی که از این میزان ورود به عرصه آموزش عالی می توان برداشت نمود ، آن است ،در صورتی  که خواست و اراده قاطبه  زنان ایران بر تحقق هدفی مترتب باشد ، موانع موجود مانع دستیابی به  این هدف نخواهد شد.همان گونه که اعمال تفکیک جنسیتی در دانشگاهها مانع از ورود آنان به آموزش عالی نشده است.با این توضیح به نظر می آید که تحقق مشارکت مطلوب سیاسی و اقتصادی زنان ایران گر چه ممکن است مطلوب آحاد جامعه ایران اعم از زنان و مردان باشد ، اما به تمهیدات این پذیرش پرداخته نشده است. تمهیداتی که یک سر آن به عملکرد مطلوب نهاد قدرت وساختار سیاسی کشور بر می گردد و سوی دیگر آن به جامعه و ظرفیت هایی که می بایست کنشگران جامعه مدنی ایران در پی ایجاد و یا باز سازی آن باشند.این مسیرهر چند پر فراز و فرود و طولانی خواهد بود ، اما گریزی جز پیمودن آن نیست .

 

منبع: مردم امروز

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.