در سال ١٣٦٩ که اولین گروه از اسرای جنگ تحمیلی به کشور برگشتند، دانشجو بودم. در آن زمان، هم در میان اقوام و هم دوستان کسانی را میشناختم که عزیزی به جبهه فرستاده بودند و آن عزیز در اسارت بود. ازجمله همسر یکی از دوستان نزدیک دوران دبیرستانم که اندکی پس از ازدواج و در اوایل جنگ اسیر شد. فضای کشور در آن زمان با امروز بسیار متفاوت بود. بهخاطر تأثیرگذاری بالای رسانه ملی در آن زمان همه چشمها و گوشها به رسانه ملی بود و هر خبری از پایان جنگ و پیروزی موجی از شادی و شعف را در میان همه ملت ایران و نهفقط خانوادههای رزمندگان ایجاد میکرد. از سوی دیگر در آن مقطع ارتباطات انسانی بسیار عمیقی بین همه افراد جامعه برقرار بود و ما هم با هر خبری از پایان جنگ که مقدمه بازگشت اسرا به کشور بود یا برعکس هر خبری مبنیبر شکستهشدن آتشبس، همراه با خانواده رزمندگان بیم و امید را تجربه میکردیم. شاید توصیف حالوهوای وابستگان اسرا و بهخصوص وابستگان درجهیک آنها توصیف واقعبینانه و منصفانهای نباشد اما همان حس همراهی که در بین همه ما وجود داشت باعث میشد از نزدیک حال همسر بارداری را که شوهرش قرار بوده برای تولد کودکشان برگردد و حالا سالهاست که هیچ خبری از او نشده، درک کنیم. پذیرش قطعنامه و امید به رسیدن خبری از عزیزانی که به جبهه رفته و برنگشته بودند، همه ما را امیدوار کرده بود اما از طرف دیگر حملههای صدام حسین پس از پذیرش قطعنامه مجددا موجی از نگرانی را در کشور ایجاد کرد که نهایتا بازگشت اولین گروه آزادگان به کشور در سال ٦٩ پایانی بود بر همه بیمها و امیدها. با وجود این باید از واقعیت دیگری نیز سخن به میان آورد؛ واقعیتی که پس از بازگشت آزادگان به وطن نمایان شد. آنچه من در میان خانوادههای آزادگان مشاهده میکردم نوعی فاصله بود؛ سختیهای دوران اسارت برای هر دو طرف، هم رزمندهها که بیشترین فشارها را در زندانهای رژیم بعثی تجربه کرده بودند و هم خانوادهها مخصوصا همسران رزمندهها بین آنها فاصله انداخته بود. این فاصلهها گاهی فشار زیادی به خانوادهها وارد میکرد که فکر میکنم حتی با گذشت سالها آثار این فشارها و آسیبها نمایان است. از سوی دیگر فاصله دیگری نیز قابل مشاهده بود؛ اکثریت کسانی که در جبهههای دفاع مقدس شرکت کردند براساس آرمانهای مشترک ازجمله دفاع از وطن و ارزشها به جبهه رفته بودند. بعد از بازگشت به وطن تلقی و انتظار آزادگان از فضای عمومی کشور متفاوت بود با آنچه آنها تجربه میکردند.
منبع: روزنامه شرق