در روزها و هفتههای اخیر اخباری مبنی بر عزم افراد و گروههای سیاسی برای برقراری
گفتوگو با نهادهای رسمی موثر در انتخابات به گوش میرسد. علیالقاعده این تلاشها
در همراهی با رویکرد تعامل و گفتوگویی است که موردتایید همه جریانهای مدافع
وحدت و آشتی ملی و تحقق همدلی و همزبانی است؛ رویکردی که دولت روحانی با تکیه بر
آن تا کنون موفق شده است بخش چشمگیری از مطالبات مردم بهخصوص در زمینه سیاستخارجی،
را جامه عمل بپوشاند. رویکرد دولت یازدهم مبنی بر تعامل سازنده با جامعهجهانی
برای رفع تهدیدها علیه ایران و بهرهگیری از گفتوگوهای سودمند با هدف برد-برد با
طرفهای درگیر در پرونده هستهای ایران زمینه شکلگیری توافقی تاریخی را رقم زد که
امید میرود با اجرای آن قفلهایی که با بیتدبیری در طی حضور هشتساله دولت گذشته
بر سیاست خارجی ایران زده شده بود، یکی پس از دیگری، باز شود. این توافق در بین
همه ناظران بیطرف و مدافع صلح و منافع ملی کشور وجود دارد که توافق هستهای نقطهعطفی
را در تاریخ تحولات ایران رقم خواهد زد؛ اما پس از این گشایش در سیاستخارجی همه
نگاهها به فضای داخلی کشور است و این سوال بهطور جدی مطرح است که آیا رویکرد
دولت اعتدال در سیاست خارجی امتدادی در سیاستداخلی خواهد داشت یا خیر؟ همچنین،
علاوه بر نقشی که دولت بهعنوان یکی از نهادهای قدرت در کشور در اینباره به عهده
دارد، کنشگران سیاسی مدافع این رویکرد میتوانند چه نقشی را در همافزایی و یا در
تقابل این رویکرد داشته باشند؟ توجه به این موضوع بهدلیل همزمانی با دو انتخابات
مهم سال94 از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ از یک سو حامیان دولت یازدهم در تلاشاند
با حضور گسترده در این انتخابات، مجلسی کارآمد و در راس امور که از همراهی لازم با
دولت یازدهم نیز برخوردار باشد، تشکیل شود و از سوی دیگر با دغدغهای بهنام مسئله
ردصلاحیتها مواجه هستند. علیالقاعده اقدامات دولت از یکسو درراستای برقراری این
تعامل و از سوی دیگر برگزاری انتخاباتی با مشارکت حداکثری مردم از الزامات جدی رفع
این نوع دغدغههاست، اما حامیان دولت میدانند که تلاش دولت برای رفع این دغدغهها
اگرچه لازم است، اما کافی نیست. بدیهی است که تحقق مابهازای رویکرد تعاملی دولت
در سیاستخارجی، در سیاستداخلی میتواند مقدمات گشایشهای سیاسی مورد انتظار را
در فضای داخلی کشور فراهم کند و نقش دولت در این ارتباط هم بهعنوان کنشگر اصلی و
هم بهعنوان یکی از صاحبان قدرت انکارناپذیر به نظر میرسد، اما این تلاشها
درصورتیکه طیف حامیان دولت نیز از توان و ظرفیت خود برای تحقق گشایشهای سیاسی،
بهخصوص تامین شاخصهای مورد انتظار، در انتخابات بهره گیرند، بهطور قطع در تحقق
نتایج مورد نظر موثر خواهد بود؛ بهعبارت دیگر، تاکید کنشگران سیاسی در فضای داخلی
کشور مبنی بر تعامل و گفتوگو با ارکان نظام، نهتنها به همدلی و همزبانی کمک
خواهد کرد، زمینه تقویت آشتی و وحدت ملی حول منافع ملی را نیز بهدنبال خواهد
داشت. قاعدتا هر تعاملی چنانچه از شاخصها و چارچوب مورد توافق جریانهای موثر
برخوردار باشد و بانیان این گفتوگو نیز در همین چارچوب به پای میز مذاکره
بنشینند، در آن صورت ثمربخشی این گفتوگوها محتمل خواهد بود. این چارچوب نیز علیالقاعده
باید با درنظرگرفتن ملاحظات مجموعهای از جریانهای موثر و مدافع انتخابات آزاد،
عادلانه و قانونی تعیین شود؛ افراد یا گروههایی که هم بهنمایندگی از گروههای
مدافع در این گفتوگوها حضور پیدا کنند و هم مطالبات گروههای مورد اشاره را مبنای
این تعامل قرار دهند. در این صورت است که میتوان به اثربخشی و بهخصوص شفافیت این
گفتوگوها امیدوار بود.
منبع: روزنامه بهار