در هفته ها و روزهای اخیر و همزمان با به بار نشستن تلاش سران اصلاحات برای ائتلاف ،موجی از حملات بر علیه این جریان سیاسی در حال شکل گیری است.از تلاش برای لغو و بر هم زدن سخنرانی ها و برنامه های آنان ،تا طرح اتهامات و برچسب هایی که هر روز عناوین و اشکال جدیدتری نیز به خود می گیرد.این رفتار ها را نمی توان بدون توجه به روندی که حداقل در یک دهه گذشته در کشور اتفاق افتاده ،مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار داد.
بررسی و مرور تحولات یک دهه گذشته ،تصویر روشن و گویایی از وضع موجود رقبای اصلاح طلبان را به نمایش می گذارد.تصویری که با ارائه آن می توان ارزیابی روشن تری از رفتار امروز آنان داشت.
واقعیت آن است که انتخابات سال 84 و ضعف و خطای استراتژیک اصلاح طلبان و رویکرد عوامفر یبانه دولت گذشته ،موجب حضور حاکمیتی یکدست و بی سابقه در کشور شد.مرورکارنامه عملکرد هشت ساله نمایندگان این طیف در ارکان قدرت ،به خصوص قوه مجریه ،بر ناکارآمدی وسو تدبیردر عرصه داخلی و خارجی آنان،صحه می گذارد.انزوای روز افزون ایران در منطقه و جامعه بین الملل ،ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و صدور قطع نامه هایی که کاغذ پاره خوانده می شد،تحریم های بی سابقه ای را علیه ایران رقم زد که بیشترین فشار را بر گرده اقتصاد کشور وارد آوردو اگر پایداری و عقلانیت و صبوری مردم ایران نبود ،به طور قطع حماسه سیاسی سال 92 که نقطه عطفی در تحولات ایران بود،حادث نمی شد.حماسه سیاسی که از یک سو با درایت رهبری مبنی بر حضورو دعوت حتی کسانی که نظام را قبول ندارند،به پای صندوق های رای و حق الناس خواندن رای مردم و از سوی دیگر عقلانیت جریان های سیاسی دلسوز کشور برای جلب اعتماد و مشارکت مردم،بار دیگر امید را برای اصلاح روندها و رویکردها ،به جامعه ایران بازگرداند.
هر چند اصلاح طلبان در این انتخابات با عقلانیت و ایفای مسئولیت تاریخی خود،به اجماع و کاندیدای واحد رسیدند ،اما رقبای این جریان حتی چنانچه به اجماع نیز می رسیدند ،شانسی برای برد در این رقابت نداشتند.چرا که موضوع و صورت مسئله ،رویگردانی مردم از سیاست ها و عملکردی بود که طی هشت سال حضور یکدست آنان در قدرت به نظاره آن نشسته بودند.
در واقع قرار گرفتن کشور در موجی ار بحران های رو به تزاید داخلی و خارجی ،حاصل عملکرد نماینده آنان در قدرت بود.و شوربختانه تر اینکه پس از روی کار آمدن دولت بازدهم و آواربرداری هایی که از ویرانه ها انجام گرفت ،روزبروز پرده جدیدی از فسادهای سازمان یافته ارکان دولت گذشته رونمایی شد و قصه پر غصه رانت هایی که مولود این نوع رویکرد بودند نیز برملا گشت.حال که دو سال از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید گذشته و این دولت در تحقق بخشی از مطالباتش به خصوص سیاست خارجی کاملا موفق بوده است و ارزیابی ها نیز از تداوم امید در بین مردم خبر می دهد.و از سوی دیگر اصلاح طلبان با عزم جدی در تلاشند تا گام های آخر خود را برای انسجام و ائتلاف بردارند و از برنامه ها و چشم انداز خود برای احیا جایگاه نهاد قانونگذاری کشور سخن می گویند،می توان پیش بینی کرد که در صورت شکل گیری نشاط سیاسی و مشارکت گسترده مردم در انتخابات ،حتی اگر نیروهای شاخص و اصلی آنان شانسی برای حضور در این رقابت را نداشته باشند،پیروزی آنان بسیار محتمل تر از رقیب خواهد بود.
با این صورت مسئله درک رفتارهایی که در صدد تقابل با اصلاح طلبان است نیز تا حدودی ساده تر خواهد شد.
علی القاعده در رقابت انتخاباتی برابر شانس گروهها و افرادی که نه پاسخی برای عملکرد گذشته خود به مردم دارند و نه به تبع آن برنامه ای برای حضور مجدد در قدرت که با اقبال مردم مواجه باشد،راهی نمی ماند ،جز بر هم زدن بازی و حذف رقیب.
رفتارهایی از جنس برهم زدن سخنرانی ها ،ممانعت از حضور افراد در برنامه ها با اعمال رفتارهای فراقانونی و در تغایر با قانون و ناقض حقوق شهروندی،طرح اتهام قدیمی و ناچسب و مجدد براندازی و جهت دادن اتهام نفوذ به اصلاح طلبان و حذف افراد با طرح مجدد فتنه که مدت هاست بساط کاسبی فتنه را برای عده ای راه انداخته اند ،را می توان با دو هدف عمده مورد نقد و قضاوت قرار داد.
هدف اول فرافکنی و انحراف افکار عمومی و فرار از پاسخگویی از فجایعی است که در طول 8 سال قبل از دولت بازدهم در کشور صورت گرفته است .مجموعه ای از عملکردها که پرداختن به آن مجالی دیگر می خواهد .و هدف دوم تنگ کردن عرصه برای رقیبی که شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات دارد. طیف تند رو چه بخواهد و چه نخواهد اصلاح طلبان یک بال نظام محسوب می شوند.جریانی اصیل و ریشه دار که تحقق مطالبات مردم را مهم ترین نقطه قوت نظام مردمسالار سازگار با دین می داند و برای دست یابی به آن از همه توان و ظرفیت خود بهره خواهد گرفت.
منبع: روزنامه بهار