روند رو به کاهش نرخ مشارکت سیاسی زنان ایران در گزارش هایی که مجامع جهانی منتشر می کند ،گویای این واقعیت است که کشور ما از فقدان استراتژی برای جریانسازی مشارکت زنان در حوزه های مختلف رنج می برد.بر اساس این گزارش ها،شکاف جنسیتی ایران در بین 145 کشور جهان 141 گزارش شده است و این شکاف جنسیتی فقط محدود به شاخص مشارکت سیاسی نیست،بلکه در شاخص اقتصاد،کسب و کار،آموزش و حتی بهداشت و سلامت نیز ایران با فاصله معنی داری در مقایسه با کشورهای مطرح در این گزارش ها روبروست. اما مشارکت سیاسی از آن جهت از اهمیت بیشتری برخوردار است که با حضور زنان در مبادی تصمیم گیر و تصمیم سازی مانند مجلس شورای اسلامی و دولت و ...می توان امیدوار بود که در سیاستگذاری کلان کشور ،استراتژی جریان سازی عدالت جنسیتی ،مد نظر قرار گیرد.خلا حضور زنان در این نهادها موجب شده که در برنامه ریزی های کلان کشور راهبردهایی برای پر کردن این فاصله ها مد نظر قرار نگیرد
حضور زنان در مجلس شورای اسلامی به عنوان یکی از مقدرات اساسی کشور بنا بر توصیه رهبر کبیر انقلاب اسلامی ،با این مقدمه می تواند یک ضرورت باشد .ضرورتی که نه تنها دولت بلکه جریان ها و احزاب سیاسی باید برای تحقق آن از استراتژی لازم برخوردار باشند.نرخ حضور زنان در نه مجلس ایران تا کنون از مرز 4.3 درصد فراتر نرفته است ،در حالیکه میانگین نرخ حضور زنان در پارلمان های دنیا بیشتر از یک دهه است که از مرز 20 درصد فراتر رفته است .برای افزایش این نرخ دو راهبرد با توجه به تجربه کشورهای موفق می تواند در دستور کار قرار گیرد.راهبردهایی که بنابر مقتضیات جوامع مختلف در نظر گرفته می شود تا این نرخ افزایش پیدا کند.راهبرد اول اختصاص سهمیه در قانون انتخابات است . زنان این کشورها به دلیل عدم توانایی رقابت انتخاباتی سهم مشخصی از پارلمان دارند.تجربه کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان موید این راهبرد است.اما تجربه دیگر بهره گیری از ظرفیت احزاب به عنوان بازیگران اصلی بزنگاههای انتخابات است.در این روش احزاب با پذیرش واقعیت های موجودو با گنجاندن زنان در لیست های انتخاباتی و اقداماتی از این دست ،فرصت حضور برابر زنان در رقابت های انتخاباتی را فراهم می کنند.در برخی از کشورها هم احزاب وهم دولت ها با تلاشی مضاعف در پی افزایش مشارکت سیاسی زنان هستند.به عنوان مثال در انتخابات اخیر شورای شهر فرانسه دولت احزاب را ملزم کرد که به ازای یک کاندیدای مرد یک کاندیدای زن معرفی کنند و رعایت این الزام را شرط حضور در انتخابات بر شمرد.البته باید در نظر داشت که صرف مشارکت در انتخابات ،مشارکت سیاسی نیست و مشارکت در انتخابات سطحی از مشارکت سیاسی است.
توجه جریان های سیاسی و احزاب و فعالین حوزه زنان ایران نیز معطوف به همین راهبردها و تجربه هاست.
زنان ایران در انتخابات اسفند 94 با خیزشی بی سابقه نسبت به انتخابات قبل در مقطع ثبت نام حاضر شدند، اما بنا بر اخبار موجود بیشتر از 60 درصد آنان رد صلاحیت شدند و از حضور در رقابت مجلس دهم باز ماندند.اما اتفاق مهمی که امیدواری را بیشتر می کند تغییر رویکرد احزاب نسبت به حضور زنان در لیست های انتخاباتی و مجلس آینده به عنوان یک ضرورت پذیرفته شده است و همین موجب شده است که جریان های سیاسی در مراکز استان ها و حوزه های انتخابیه توجه بیشتری در مقایسه با ادوار قبل نسبت به حضور زنان داشته باشند.
بنابر این این امیدواری وجود دارد که علی رغم همه محدودیت ها و حذف ها مجلس دهم ایران شاهد افزایش نرخ حضور زنان باشد و زنان ایران گام دوم را در این انتخابات بر می دارند.
منبع: هفته نامه صدا